| آو دشگَمش واینِمسته:هیچ حرفی را نمی تواند پنهان کند |
|
| آو دکَسه سَرُِِم یخ زَه:خیلی غیر منتظره بود .حیران زده شدم. |
| پوشت چشم تنوک کیدَن:ناز وغمزه کردن .فخر فروشی |
| خاو نِکیدن: کنایه از اعتماد نکردن |
| گربَر گوفتَن گوت برای داروخُبه:این مثل را برای چیز بی ارزش گویند که طرف بخل کند |
| هم دَر حَولی هم در باغ:کنایه از چیزی که دو فایده دارد. |
|
استعارات نیشابوری:1-نَی غَلیو:کسی که خیلی لاغر باشد.2-چُوله غزَک:شخص لاغر وضعیف.4-بند تُمبوکِتا:آدم بی ظرفیت.5-عَرّه:زن دریده سخن .6-علف سُلام عَلِک:کسی که زود زود به جایی می رود.7-غغر و خوشگَه:کسی که خیلی لاغر قد بلند است. اما این لغات مخصوص نیشابور است.نیم تنه:به معنای کت. نیم زبو:کسی که در تلفظ مشکل دارد. کلیک: انگشت. دَس خوشک: خسیس کفچَه مار: مار کبری. خبر کَش: قاصدک. گُمار: نوبت چوپانی. غَبرغه: استخوان دنده واژگان نیشابوری : بَخته: گوسفند نر بزرگ. برّبیَوو: دامن بیابان. بیخ ترَّه :جالیز. اِزا: قسمتی از کبریت. تَلخ: برکه و نهر آب. بُنچَه : دسته ای از یک چیز مثل اسکناس. سُفچه: خربزه نارس. کَغ : نارس. زینَه: پلکان
:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار بازدید
